بسمه تعالى
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما روزه داران گرامی، و تبریک به مناسبت عید سعید فطر، نماز عید فطر فردا سه شنبه اول شوالالمکرّم 1443 مصادف با 13 اردیبهشت 1401 رأس ساعت 8 صبح به امامت حضرت آیت الله حاج سید رضا میرصانعی خوانساری در مسجد آیتالله سید علی اکبر موسوی سنگشیر شهرستان خوانسار اقامه میگردد.
همچنین از فیض مدیحهسرایی ذاکر با اخلاص اهل بیت (ع)، جناب آقای حاج سعید سعادتیار بهره مند خواهیم گشت.
فردا دوشنبه 12 اردیبهشت 1401، مصادف با 30 ام رمضان 1443 است.
بسمه تعالى
اللَّهُمَّ إِنَّا أَهْلُ هَذَا الشَّهْرِ الَّذِي شَرَّفْتَنَا بِهِ ، وَ وَفَّقْتَنَا بِمَنِّكَ لَهُ حِينَ جَهِلَ الْأَشْقِيَاءُ وَقْتَهُ ، وَ حُرِمُوا لِشَقَائِهِمْ فَضْلَهُ …
(فرازی از دعای چهل و پنجم صحیفه سجادیه در وداع با ماه رمضان)
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات مؤمنین در ماه مهمانی خدا، با توجه به عدم ثبوت رؤیت هلال ماه شوال در غروب روز یکشنبه، فردا دوشنبه ١٢ اردیبهشت آخرین روز ماه مبارک رمضان و روز سه شنبه اول شوال و عید سعید فطر است.
برپایی مراسم لیالی پر برکت قدر در مسجد آیت الله سید علی اکبر موسوی سنگ شیر خوانسار
فرارسیدن نیمه ماه مبارک شعبان و میلاد موفور السرور قطب عالم امکان، حضرت حجة بن الحسن العسگری امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشّریف مبارک باد.
جلوه گل عندلیبان را غزلخوان می کند
نام مهدی صد هزاران درد درمان می کند
مدعی گوید که با یک گل نمی آید بهار
من گلی دارم که دنیا را گلستان می کند
پیام تسلیت درگذشت حضرت آیت الله حاج سید محمد علی علوی گرگانی (ره)
بسمالله الرّحمن الرّحیم
عید مُباهَلَه، در تاریخ سراسر عظمت و عزّت اسلام و تشیّع به ماجرایی اشاره دارد که طی آن در ۲۴ ذیالحجه سال نهم هجری قمری، پیامبر مکرّم اسلام صلیالله علیه و آله پس از مناظره با نصارای نجران و ایمان نیاوردن آنان، پیشنهاد مباهله دادند، و آنها با وجود پذیرش مباهله، در روز موعود از این کار منصرف شدند. جریان مباهله پیامبر صلیالله علیه و آله هم بر حقانیت اصل دعوت پیامبر صلیالله علیه و آله، و هم بر فضیلت آل عبا علیهمالسلام دلالت دارد.
شأن نزول آیه مباهله هم همین واقعه است:
﴿ فَمَنْ حَاجَّكَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَللَّعْنَتَ اللَّـهِ عَلَی الْكَاذِبِینَ ﴾ (سوره آل عمران، آیه 61)
« هرگاه بعد از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده (باز) کسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند به آنها بگو: بیائید، ما فرزندان خود را دعوت میکنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت میکنیم، شما زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت میکنیم، شما هم از نفوس خود. آنگاه مباهله میکنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار میدهیم.»
«مباهله» به معنى نفرین کردن دو نفر به همدیگر است. به این صورت که وقتى استدلالات منطقى سودى نداشت، افرادى که با هم درباره یک مسأله مهم دینى گفتگو دارند، در یک جا جمع مىشوند و به درگاه خدا تضرع مىکنند و از او مىخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند (مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، دارالکتب الاسلامیه، ج۹، ص ۲۴۲). مباهله در رویدادهای مهمی در تاریخ اسلام به چشم میخورد، از جمله در روز عید غدیر خم (آیه سَأَلَ سائِل (آیات 1 و 2 سوره مبارکه معارج))، عید مباهله (آیه 61 سوره مبارکه آل عمران)، واقعه عاشورا و … . در این مقاله به بیان واقعه مباهله در روز عید مباهله بسنده میشود.
بر اساس آیه مباهله، امیرالمؤمنین علی علیهالسلام به منزلۀ نَفْس و جان پیامبر معرفی شدهاند، و فاطمه زهرا سلامالله علیها و حسنین علیهماالسلام به عنوان فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم معرفتی شدهاند. این حقیقتی است که دشمنان اسلام و تشیع همواره سعی در کتمان آن دارند، و از آشکار شدن حقایق آن واهمه دارند. از جهتی این حقیقت در میان مسلمانان و شیعیان مهجور مانده و نیاز است محققان و مفسران در تبیین و تشریح آن همّتی والا داشته باشند، تا در پیشگاه حقتعالی مسئول نباشیم.
صبحگاه روز مباهله (24 ذیالحجة سال نهم هجری قمری)، رسول اکرم صلیالله علیه و آله به خانه علی علیهالسلام آمدند. دست امام حسن علیهالسلام را گرفته و امام حسین علیهالسلام را در آغوش گرفتند، و به همراه حضرت علی علیهالسلام و حضرت فاطمه سلامالله علیها برای مباهله، از مدینه بیرون آمدند. چون نصارا آنان را دیدند، ابوحارثه پرسید که اینها کیستند که با او همراهند؟ پاسخ شنید: آن که پیش روی اوست، پسر عموی او و شوهر دخترش و محبوبترین خلق نزد اوست؛ آن دو طفل، فرزندان اویند از دخترش؛ و آن زن، فاطمه دختر اوست که عزیزترین خلق، نزد اوست.
پیامبر صلیالله علیه و آله برای مباهله، بر دو زانو نشستند. سید و عاقب از بزرگان نصارا، پسران خود را برای مباهله برداشتند. ابوحارثه گفت: به خدا سوگند چنان نشسته است که پیغمبران برای مباهله مینشستند، و سپس برگشت. سید گفت: کجا میروی؟ گفت: اگر محمد بر حق نبود با عزیزترین افرادش نمیآمد و اگر با ما مباهله کند پیش از آنکه سال بر ما بگذرد، یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند.
در روایتی دیگر آمده است که وی گفت: من صورتهایی را میبینم که اگر از خدا درخواست کنند کوهی را از جای خود بركَنَد، هر آینه کنده خواهد شد. پس مباهله نکنید که هلاک میشوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند.
شیخ مفید در الارشاد (ج1، ص168) نقل میکند که نصارا از مباهله منصرف شدند و موافقت کردند که با رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم صلح کنند و جزیه بپردازند. طبرسی نیز در مجمع البیان فی تفسیر القرآن (ج2، ص) نقل میکند که این واقعه سبب شد پس از مدتی دو تن از بزرگان مسیحیت به نام سید و عاقب، مسلمان شوند و ایمان بیاورند.
در تاریخ اسلام، این واقعه عظیم و پر افتخار همواره گواهی بر حقانیت قرآن و اهل بیت علیهمالسلام بوده است و حتی احتجاجات گوناگونی توسط معصومین علیهمالسلام به این واقعه عظیم شده است. در این جا به اختصار به چند مورد بر مبنای منابع تفسیری و روایی اشاره میشود:
- ماجرای سعد بی ابی وقاص
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل تفسیر آیه 61 سوره آل عمران (آیه مباهله)، به نقل از منابع صحیح مسلم نقل میکنند که عامر از پدرش سعد بن ابی وقاص نقل میکند که معاویه به سعد گفت: چرا تو علی را سب نمیکنی؟ سعد گفت: مادامی که سه مطلب را به خاطر دارم هرگز او را سب نخواهم نمود، که اگر یکی از آن سه مطلب مربوط برای من بود، آن را بیش از اینکه شتران سرخمو داشته باشم دوست داشتم. این سه مطلب در توصیف مقام امیرالمؤمنین علیهالسلام عبارتند از:
اول، وقتى پیامبر صلوات الله علیه به بعضى از غزوات میرفت، حضرت على علیهالسلام را به جانشینى خود، در مدینه باقى میگذاشتند. حضرت على علیه السلام عرض کردند: «یا رسول الله! مرا به خلافت بر زنان و کودکان موظّف مىدارى»؟ رسول خدا فرمود: «أما ترضى أن تکون منّی بمنزلة هارون من موسى إلا أنه لا نبوة بعدی؛ آیا خرسند نیستى از این که منزلت تو نسبت به من، همانند منزلت هارون به موسی (علیه السلام)باشد؛ با این تفاوت که پس از من پیغمبرى مبعوث نمىشود»
دوم، در روز جنگ خیبر، از رسول خدا شنیدم که مىفرمود: «لأعطین الرایة رجلا یحبّ اللّه و رسوله ویحبه اللّه ورسوله»؛ پرچم اسلام را به دست کسى به اهتزاز مىآورم که خدا و رسول را دوست مىدارد و خدا و رسول هم، او را دوست مىدارند»! از شنیدن این سخن همه ما در انتظار چنان عطيّهاى بودیم و دستها از آستین بیرون آوردیم تا پرچم اسلام را در اختیار بگیریم، همان زمان رسول خدا صلوات الله علیه فرمود: «على را به حضورم بیاورید» على علیه السلام را در حالى به حضور حضرت رسول اکرم دعوت کردند که حضرتش به درد چشم دچار بود، رسول خدا آب دهان مبارک خود را به چشم حضرت على مالید، دیدگانش شفا یافت و پرچم اسلام را به دست او سپرد و از برکت وجود حضرت على علیه السلام ، فتح و پیروزى نصیب اسلام شد.
سوم، هنگامى که آیه مباهله نازل شد، رسول خدا صلوات الله علیه، حضرت على علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها و امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام را به حضور طلبید و فرمود:«اللهم هولاء اهلى ؛ بار پروردگارا! اینان اهل بیت من هستند»
- احتجاج امام موسی بن جعفر علیهالسلام به مباهله:
هارون عباسی به امام کاظم علیهالسلام گفت: شما چگونه میگویید ما نسل پیامبریم، در حالی که پیامبرصلی الله علیه و آله نسلی ندارد، زیرا نسل صرفاًَ از طریق فرزند پسر است نه دختر، و شما فرزندان دختر پیامبرید. امام کاظم علیهالسلام فرمودند: مرا از پاسخ به این سؤال، معاف دار. هارون گفت: تو را معاف نمیکنم تا اینکه دلیلی از قرآن بیاوری. شما فرزندان علی(ع) ادعا میکنید که هیچ حرفی از قرآن نیست مگر اینکه تأویلش نزد شماست، و استدلال میکنید به این آیه که: (…مَّا فَرَّطْنَا فِی الْكِتَابِ مِن شَیءٍ ۚ…) (: …ما هیچ چیزی را در كتاب فروگذار نكردهایم؛…)(آیه 38 سوره مبارکه انعام)، و [بدین طریق] خود را از رأی علماء و قیاس، بینیاز میدانید.
امام کاظم علیهالسلام گفتند: اجازه پاسخ را به من میدهی؟ هارون گفت: بگو. امام علیهالسلام فرمودند: (وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیعْقُوبَ ۚ کلًّا هَدَینَا ۚ وَنُوحًا هَدَینَا مِن قَبْلُ ۖ وَمِن ذُرِّیتِهِ دَاوُودَ وَسُلَیمَانَ وَأَیوبَ وَیوسُفَ وَمُوسَیٰ وَهَارُونَ ۚ وَکذَٰلِک نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿۸۴﴾ وَزَکرِیا وَیحْییٰ وَعِیسَیٰ وَإِلْیاسَ ۖ کلٌّ مِّنَ الصَّالِحِینَ ﴿۸۵﴾)(: و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم، و همه را به راه راست درآوردیم، و نوح(ع) را از پیش راه نمودیم، و از نسل او داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را [هدایت کردیم] و این گونه، نیکوکاران را پاداش میدهیم. (۸۴) و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را که همه از شایستگان بودند، (۸۵))(آیات۸۵-۸۴ سوره مبارکه انعام)
حضرت فرمودند: پدر عیسی کیست؟ هارون گفت: پدر ندارد. امام علیهالسلام فرمودند: پس خداوند صرفاً از طریق مریم او را ملحق به نسل پیامبران کرده است، و ما را نیز اینچنین از طریق مادرمان فاطمه سلامالله علیها، به نسل پیامبرصلیالله علیه و آله، ملحق کرده است. باز هم بگویم؟
هارون گفت: بگو. در این هنگام، امام علیهالسلام آیه مباهله را تلاوت فرموده، سپس فرمودند: هیچ کس نگفته است که پیامبرصلیالله علیه و آله هنگام مباهله با نصاری، به جز علی بن ابی طالب و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام، شخص دیگری را به همراه آورده است، پس مراد از «فرزندانمان» حسن و حسین، و مراد از «زنانمان» فاطمه، و مراد از «جانهایمان» علی بن ابی طالب است. (طباطبایی، المیزان،، ص۲۳۰-۲۲۹)
- احتجاج امام رضا علیه السلام به مباهله:
شیخ مفید در الأصول المختاره نقل میکند روزی مأمون به امام رضا علیه السلام گفت: بزرگترین فضیلت امام علیه السلام را که قرآن بر آن دلالت دارد به من بگو. امام رضا علیه السلام فرمودند: فضیلت او در مباهله. سپس آیه مباهله را قرائت کرده و فرمودند: «رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم امام حسن و امام حسین علیهما السلام را دعوت نمودند که پسرانشان بودند، و حضرت فاطمه سلام الله علیها را دعوت کردند که در اینجا مصداق کلمه زنان است و امام علی علیهالسلام را دعوت نمود که به حکم خداوند عزّوجلّ، نفس و جان پیامبرصلی الله علیه و آله است. هیچ آفریدهای برتر از پیامبرصلی الله علیه و آله نیست؛ پس به حکم خداوند، بایستی کسی برتر از نَفْس[جان] پیامبرصلی الله علیه و آله نباشد.
سخن امام علیه السلام که به اینجا رسید، مأمون گفت: خداوند «فرزندان» را به لفظ جمع آورده است در حالی که پیامبر صلی الله علیه و آله فقط دو پسرش را آورده است، و زنان نیز به لفظ جمع آمده است در حالی که پیامبر صلی الله علیه و آله فقط دخترش را آورده است، پس چرا نگوئیم که دعوت از نفس [جان] نیز در حقیقت، مرادش خود پیامبر صلی الله علیه و آله باشد، و در این صورت، فضیلتی را که برای امیرالمؤمنین علیه السلام بیان کردی، ساقط میشود؟
امام رضا علیه السلام در پاسخ فرمودند: آنچه گفتی درست نیست، زیرا دعوت کننده، کسی غیر از خودش را دعوت میکند، هم چنان که آمِر، به غیر خودش دستور میدهد، و درست نیست که کسی خودش را حقیقتاً دعوت کند، همچنان که کسی حقیقتاً نمیتواند به خودش دستور دهد. رسول خدا صلی الله علیه و آله مردی را در مباهله غیر از امیرالمؤمنین علیه السلام دعوت نکرد، پس ثابت میشود که وی، نفسی است که مقصود خداوند در کتابش است و حکم آن را در قرآن قرار داده است. پس مأمون گفت: با آمدن پاسخ، سؤال، برکنده شد. (مفید، الفصول المختارة، ۱۴۱۴ق، ص۳۸)
این نوشتار اشارتی مختصر به این واقعه بزرگ و افتخارآمیز است. این عید بزرگ را به پیشگاه مقدس صاحب الأمر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و عموم مسلمین و شیعیان جهان تبریک عرض نموده و توفیق هرچه بیشتر در مسیر قرآن و عترت علیهم السلام را از خدای بزرگ خواهانم.
والسلام علیکم و رحمة الله برکاته
سید رضا میرصانعی خوانساری
22 ذی الحجة 1442
دیدار با مفسر قرآن کریم آیت الله میرصانعی خوانساری
جهانبانی رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی وحاجی شریفی کارشناس کانونهای مساجدشهرستان در راستای تکریم علما و فعالین حوزه قرآنی و نیز طرح سه شنبه های تکریم به همراه سید داودمیرصانعی مدیرمسئول کانون المهدی سنگ شیر با آیت الله سید رضا میرصانعی خوانساری در منزل ایشان دیدار و از ایشان تقدیر نمودند.
به گزارش روابط عمومی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خوانسار ، جهانبانی رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی وحاجی شریفی کارشناس کانونهای مساجدشهرستان در راستای تکریم علما و فعالین حوزه قرآنی و نیز طرح سه شنبه های تکریم به همراه سید داودمیرصانعی مدیرمسئول کانون المهدی سنگ شیر با مفسر قرآن کریم آیت الله سید رضا میرصانعی خوانساری در منزل ایشان دیدار و از ایشان تجلیل نمودند.
جهانبانی تکریم و دیدار با علما ، مفسرین و فعالین حوزه قرآن کریم را مایه مباهات و افتخار دانست.
سید رضا میرصانعی عالم و مفسر قران کریم با اشاره به حدیث شریف ” علیکم بالاحداث “توصیه به برنامه ریزی و کار برای جوانان نمودند و افزودنداگر جوانان اصلاح شوند جامعه اصلاح خواهد شد. بر استقبال از سرمایه گذاران صنعتی در شهرستان برای ایجاد کار و اشتغال تاکید نمودند.و نیز از تاسیس مراکز قرآنی در شهرستان استقبال نمودند.
در این دیدار سید محمد مهدی میرصانعی نویسنده ، ناشر و خطاط ارجمند و فرزند برومند استاد میرصانعی بر دو عامل استعدادیابی جوانان به عنوان پایه کار و اقدام فرهنگی و نیز جریان سازی فرهنگی تاکید نمودند.
بسم الله الرحمن الرحیم
قیل للصادق(علیهالسلام): سیدی جعلت فداك، إن المیت یجلسون له بالنیاحة بعد موته أو قتله، و أراكم تجلسون أنتم و شیعتكم من أول الشهر بالمأتم و العزاء علی الحسین(علیهالسلام)!. فقال(علیهالسلام): یا هذا «إذا هلّ هلال محرم نشرت الملائكة ثوب الحسین(علیهالسلام) و هو مخرق من ضرب السیوف و ملطخ بالدماء، فنراه نحن و شیعتنا بالبصیرة لابالبصر فتنفجر دموعنا».
شخصی به امام صادق(علیهالسلام) عرض كرد: آقای من فدایت گردم مردم برای كسی كه مرده، بعد از مرگ یا كشته شدنش به نوحهگری مینشینند و مجلس سوگواری برقرار میكنند ولی میبینم كه شما و شیعیانتان از اول ماه، مجلس ماتم و سوگواری برای امام حسین(علیهالسلام) برپا میكنید! امام صادق علیهالسلام در پاسخ فرمودند: ای مرد هنگامی كه هلال ماه محرم دیده میشود، ملائكه پیراهن امام حسین(علیهالسلام) را باز میكنند، در حالی كه آن پیراهن از ضربت شمشیرها پاره پاره و به خون آغشته و رنگین است، پس ما و شیعیانمان آن را با چشم بصیرت، نه با چشم سر میبینیم و اشكهایمان سرازیر میشود و چشمهی اشك ما جوشان میشود.
——————————–
منبع: ثمرات الأعواد، 1/37.
——————————–